طاووسانه
در دل یک کوه زیبا، اون پایین، پایین‌ها، تعداد زیادی قطره‌ی آب، در غار تنگ و تاریکی دور هم نشسته بودند. پری نگهبان چشمه هم در کنارشان بود و هر کدام از قطره‌ها را نوازش می‌کرد و برایشان از قصه‌های چشمه‌های دیگری که نگهبانشان بود، می‌گفت...
در این قصه با سنگ کوچولو همراه شو تا یاد بگیری برای آرزوهای بزرگ شهامت داشته باشی.
پری این قصه هم به تو یاد می‌دهد تا دست از تلاش‌کردن بر نداری.
لطفا جهت مشاهده محتوای اصلی اعتبار تهیه فرمایید.
خرید اعتبار
