مورچه فافا و جشن تولد ملکه

روز جشن تولد ملکه میرا بالاخره رسیده بود. راچی و ریچی از آن روز بیشتر وقت را در اتاق ساختن و کنار فافا بودند. از چیزهایی که  همراه بچه‌مورچه ها ساخته شده بود لذت می بردند . آن روز فرمانده مورا که خیلی هیجان داشت مدام از لانه ی مورچه ای خارج می شد و دوباره می آمد. راچی و ریچی که همراه فافا بودند متوجه آمدن و رفتن پر هیجان فرمانده شدند...


در این قصه با فافا همراه شو تا ماجرای جشن تولد ملکه میرا را بشنوی و همچنین خوب فکر کنی تا ایده های خلاقانه ای داشته باشی.

get-credit

لطفا جهت مشاهده محتوای اصلی اعتبار تهیه فرمایید.

خرید اعتبار

قصه های مرتبط

cloud cloud cloud cloud