پری آشتی و قوری و فنجان

مادر، علی کوچولو را صدا کرد و گفت:«پسرم. بیا صبحانه بخوریم.» علی آمد و سر میز نشست. قوری و فنجان در یک طرف میز و نان، پنیر، خیار و گوجه در وسط میز بودند...

 

در این قصه با قوری و فنجان همراه شو تا یاد بگیری قهرکردن چه معنایی دارد.

پری این قصه هم به تو یاد می‌دهد که برای آشتی‌کردن پیش‌قدم شوی.

 

get-credit

لطفا جهت مشاهده محتوای اصلی اعتبار تهیه فرمایید.

خرید اعتبار

قصه های مرتبط

از پری آشتی بیشتر بدانید
cloud cloud cloud cloud